پروردگارا
داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم
چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
که تنها دل من ؛ دل نیست
وقتی به خوبیها و مهربانیهایت می نگرم
بدیها و اشتباهات خود را مشاهده می کنم
و انوقت که رحمت و بخشش بی منتهایت مرا نشانه می گیرد
بار شرمندگی گناهانم بیشتر از پیش بر دوشم سنگینی می کنم
خدایا هرچه میدهی رحمت است و هرچه نمیدهی مصلحت
اگر مصلحت این است که هیچ نداشته باشم رضایم به رضایت
ولی نظرت را از من مگیر
خدایا یاریم کن که ان کنم که تو راضی باشی و ان طور شوم که تو میخواهی...
بسم الله الرحمن الرحیم...
اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن(عج(
صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه وفی کل الساعه
ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا
حتی تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فیها طویلا...
لوکاس راهب به همراه شاگردش از دهی میگذشت . پیرمردی از او پرسید : ای قدیس ، چگونه به خدا برسم ؟ لوکاس پاسخ داد : خوش بگذران و با شادی ات خدا را نیایش کن .و به راه خود ادامه دادند . کمی بعد به مرد جوانی برخوردند . مرد جوان پرسید : چه کنم تا به خدا برسم ؟ لوکاس گفت : زیاد خوش گذرانی نکن . وقتی جوان رفت ، شاگرد از استاد پرسید : بالخره معلوم نشد که باید خوش بگذرانیم یا نه :لوکاس پاسخ داد : (سیر و سلوک روحانی مثل گذشتن از یک پل بدون نرده است که روی یک دره کشیده شده باشد . اگر کسی بیش از حد به سمت راست کشیده شده باشد می گویم به طرف چپ برود و اگر بیش از حد به طرف چپ گرایش داشته باشد ، می گویم به سمت راست برود . این باعث می شود از راه منحرف نشویم و در دره سقوط نکنیم .)